طوفان واژه ها
بازاين چه شورش است كه درجان واژه هاست...
بازاين چه شورش است كه درجان واژه هاست...
الهی چگونه شکرنعمت های بیکرانت رابجای آورم درحالی که قاصروناتوان هستم!!!
باچه رویی به درگاهت پناهنده شوم وطلب بخشش کنم درحالی که تومرا عزت بخشیدی وموردلطف ورحمتت قرار دادی ومن ناسپاس بودم وکفران نعمتت کردم!!!
افسوس آنطورکه لایقت بوده تورا بندگی نکرده ام،اما رحمت شاهانه تومرااجازه می دهد،تابه درگاهت سراپانیازآورم!!!
وبگویم از عمری که درراه غیرتوتلف شد،قلبی که امانت توبودوقدر ندانستم !!! جوارحی که می بایست به حمدوثنای تومشغول باشند به تملق وچابلوسی روزگارگذراندند!!!
میدانم امانت دارخوبی نبوده ام. واکنون پشیمان ازآنچه برمن گذشت به درگاهت پناه آورده ام!!!
آیااین وجودسراپاعیب وبی وفایی رابازهم می خری؟
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط طوفان واژه ها در 1397/03/04 ساعت 03:06:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1397/03/05 @ 03:12:03 ب.ظ
مدیر النفیسه [عضو]
سلام مطاب پر احساستون را خواندم وبلاگ جالبی دارید موفق باشید
1397/03/05 @ 03:14:39 ب.ظ
طوفان واژه ها [عضو]
سلام خواهرخوبم ممنون ازهمراهی شما⚘⚘⚘
1397/03/04 @ 10:44:56 ب.ظ
حضرت مادر (س) [عضو]
سلام احسنت
1397/03/04 @ 10:57:06 ب.ظ
طوفان واژه ها [عضو]
سلام ممنون ازهمراهی شما