موضوع: "نجوا باامام زمان(عج)"

حجم تنهایی تو

چگونه بنویسم درحالی که قلم ازتوصیف حالم قاصر است.ازچه بنویسم؟که آهی بلندنشودوقلبی نسوزد؟!!!ازکدامین واژه هاشروع کنم که هوای دلم راطوفانی ترنکند؟!!!

می نویسم ازغربت وتنهایی!!! مگرمی شودازغربت وتنهایی نوشت؟!!درحالی که خودباعث غربت وتنهایی شماهستیم.?

بی وفایی؟!!چگونه ازبی وفایی مردمان بگویم.درحالی که سال هاست خودنسبت به شمابی وفایی می کنیم. انقدرسرگرم آمال وآرزوهایمان شده ایم که گویی نسبت به شماتعهدی نداریم!!! گویی هیچ گاه پروردگارم برای پذیرش ولایتتان ازما عهدنگرفته واصلاجدتان درباره دومیراث گرانبهایش ماراسفارش نکرده است. چنانکه ازاین بی وفایی هابه شیخ مفیدگلایه کردیدکه به مابگوید:《از عهدشکنی‎ها و پشت‌ سر گذاشتن عهد و پیمان‎ها با اطلاعیم(که همین عوامل موجب بدبختی و دوری شما از حریم ولایت شده است). گویی اینها از لغزش‎های خود خبر ندارند، با همه گناهان، ما هرگز امور شما را مهمل نگذاشته، شما را فراموش نمی‌کنیم و اگر عنایات و توجهات ما نبود، مصائب و حوادث زندگی شما را در بر می‌گرفت و دشمنان شما را از بین می‌بردند.》

ازچه بگویم که گفتنش مرابی تاب نکندوکارد رابه استخوانم نرساند؟!!!

دروغ وفریب!!!چگونه می توانم ازدروغ وفریب بنویسم درحالی که این دوواژه بامعاویه وحیله هایش عجین شده است!!! مگرمی شودازدروغ وفریب نوشت واز معاویه هاو عمروعاص هاوابوموسی اشعری ها نگفت!!! مسلمان نماهایی که باوجوددرک امام معصوم درکی ازجایگاهش نداشتند!!! نه تنهاحرف امام برایشان حجت نبودبلکه بخاطرمنافع خودشان هم که شده به اودروغ می بستندونتیجه نافرمانیشان رابه او نسبت می دادند. وجامعه اسلامی رادچارخسارت وبحران می کردندولی ازپذیرش عواقب خطای خود سرباز می زدند!!!!

جهل!!!!مگرمی شودازجهل گفت ولی به کلام تاریخی معاویه (خطاب به عمروعاص:که ازذالفقارعلی(علیه السلام) بُرّنده ترسراغ داری!!!!عمرعاص گفت:بله،جهل مردم!!!)اشاره نکرد.جهلی که دشمن امام معصوم رابه همین وسیله زمین گیرکرد.امامت جامعه را ازاو گرفت ومردمان راتاابدیتیم کرد.ویتیمی ماواین جهل گویاسر درازدارد.یاهنوزازجهل خارج نشده ایم؛یاهنوزباورنداریم که بی شمایتیم هستیم وبایدکاری کرد!!!

نمی شودگفت این یاآن یقیناهردو.چراکه اگرجهل نبود دشمن باهوچی گری این همه سال ماراسرگرم ابزارهای خودش نمی کردوماقطعاباخواستن شماتابه حال می بایست به شمامی رسیدیم.افسوس که نرسیدیم،چون سرمان گرم است همچون کودکی که وقتی سرگرم بازیست به چیزی جزبازی وخوش گذرانی فکرنمی کند.

سکه وطلا!!!عجیب داغ می زندبردلم این ابزارخوشی دنیایی!!! وچه بسیارکسانیکه آن راهمچون بت پرستش می کنن وبرای وصالش به هرراهی متوسل می شوند.می کشند،به غارت می برند،استعمارمی کنند ودرآخرچون پول وسکه دارند،جنایاتشان دیده نمی شود.ودرچشم برهم زدنی جای جلادوشهیدعوض می شود.همچنانکه بعدازشهادت جدتان امام علی(علیه السلام)درمحراب نماز،مردم گفتند:مگرعلی نمازمی خواند؟!!!

به راستی چه جهلی است این جهل که تاهست جنایت هم هست!!! تاهستندمردمان فراموشکار که به راحتی گذشته رافراموش می کنند؛تکرار تاریخ هم هست.بازهم بستن دست علی وکشان کشان بردنش برای بیعت وسکوت مردم.بازهم اجبارحسن برای پذیرش صلح وسکوت مردم وبازهم بردن حسین به قتلگاه وسکوت مردم…

وبازهم ندای هل من ناصرینصرنی مولا (آیاکسی هست مرایاری دهد؟!!!) وسکوت مردم…

زمانه عجیبی است آقاجان!!! درحالی انتظار فرجتان راداریم که قدمی برای آمدنتان برنمی داریم!!! برعکس برای نیامدنتان درآسیاب دشمن آب می ریزیم!!! دشمن به سربازان واقعی سپاهتان می تازت؛ ومابجای دفاع ازسربازان این سرزمین که حافظان خاک ومرزو بوم این کشورهستند؛دیپلماسی لبخندپیشه می کنیم یادرسکوت انواع معاهده هارابه امضاءمی رسانیم.

که چه بشود؟!!!شایدگشایش کارهادردستان کدخدا ست ونعوذبالله فرج شماگره گشای مشکلات نیست!!! که اگرباورداشتیم گره گشاست برای فرج شما هرچه زودترکمرهمت می بستیم. 

ای کاش مجلس مان برای زمینه سازی ظهورشمادر ۲۰دقیقه قانونی راتصویب می کرد!!! تاهمگان برای این امرمهم به خط شوند!!!

ای کاش تمام این صفحات تاریک جهل که تاریخی شوم به آیندگان نشان خواهدداد فقط خواب باشد. ومادرزمره کسانی باشیم که درکنارشماصفوف شیاطین رامی شکافیم.ودرجهت برقراری عدل وتبیین اسلام ناب یاریتان بدهیم.

دعای ماکنیدمولاکه دراین وانفساه بسیاربه دعای خیرشماونگاه ولایی تان محتاجیم.

التماس دعا