موضوع: "ریحانه باش"

مطمئنااین اگهی هارا زیاد دیدیدمخصوصازمانی که دنبال کارمی گشتید...

به یک فروشنده خانم مجردباروابط عمومی بالانیازمندیم….

به یک منشی خانم باروابط عمومی بالاومسلط به کامپیوترنیازمندیم….

به یک منشی خانم جوان نیازمندیم…

به یک وزیتورخانم جوان باروابط عمومی بالانیازمندیم….

 

قطعافرویدرامی شناسیداگرنه لابداسمش راشنیده اید،راسل راچطور می شناسید؟تابه حال نظریاتشان رامطالعه کرده اید؟!!!

زیگموندفروید،روانکاواتریشی که به پدرروانکاوی غرب شهرت داردبرای چاره جویی مشکل امنیت زن،غرایزجنسی رابه گونه ای تحلیل کردکه نتیجه آن ترویج فرهنگ برهنگی بود.وی وجودهرگونه محدودیت میان زن ومردراعاملی برای تشدیدبیماری روانی قلمدادکردوراه چاره راآزادی جنسی برشمرد.

(فرویدوفرویدیسم،فیلیسین شاله،ترجمه اسحاق وکیلی،مکتبهای روان شناسی ونقدآن،دفترهمکاری حوزه ودانشگاه،انتشارات سمت،ص261-402

پس ازاوکسان دیگری مانندبرتراندراسل بااودراین طرح همنوا شدند.راسل می گوید:اگربرهنگی مدروزمی شدمسلماًمردان ازدیدن بدن برهنه ی یک زن دچارتحریک نمی شدند.

زناشویی واخلاق،برتراندراسل،ترجمه مهدی افشار،بخش هشتم،ص134

 

این نشأت گرفته شده ازهمان تمدن منحط غرب است که خیلی هاسنگش رابه سینه می زنند وقبولش دارند..

به قول شهیدمطهری ماقبول داریم ناکامی جنسی عواقب وخیمی به دنبال دارد امابرای پاسخ دادن به این نیازراهش برداشتن قیوداجتماعی نیست چون مشکل که حل نمی شود دوبرابرهم می گردد.

نتیجه برداشته شدن قیوددرباره غریزه جنسی مساویست بانابودی مفهوم واقعی عشق….عشق جای خودش رابه هرزه شدن طبیعت وبی بندوباری میدهد….اماآنچه که آقایان روانشناس غرب ازآن غفلت کردند این است که هرچه عرضه بیشترشود میل به تنوع هم افزایش پیدامی کند،پس بارنگارنگ شدن خانم هاوآزادی روابط زن ومردنه تنهاغریزه شهوت درمردهاآرام نمی گیرد بلکه تنوع طلب ترهم می شوند…

همین امرباعث شدتا«راسل درهمان کتاب زناشویی واخلاق اعتراف کند که عطش روحی درمسائل جنسی غیرازحرارت جسمی است آنچه باارضاءتسکین می یابدحرارت جسمی است نه عطش روحی.»

کتاب مسأله حجاب شهیدمطهری،ص114

 واقعاچراوقتی عرض مدت کوتاهی پی بردند عمل کردن خلاف طبیعت انسان نه تنهاباعث آرامش اونمی شود بلکه اورابه تباهی می کشاند هیچ عکس العملی جهت جبران یاجلوگیری ازفسادانجام ندادندتاجامعه شان بیش ازاین ضربه نخورد درعوض افکارمسموم خودشان رابه کشورهای دیگر منتشرکردند.؟!!!!!

انچه که درتاریخ ثبت شده (بادقت بخوانید)

انگلیس وآمریکابیش ازکشورهای دیگه مستعمره داشتندونظریه فرویددرست همزمان بودبه دوران رشدسرمایه داری دراروپاوآمریکا…موج تحول فنی واقتصادی سراسراروپارافراگرفته بودروزانه هزاران جوراب درکارخانه هاتولیدمی شدوچون پوشش ملی زنان اروپایی شبیه به لباس محلی زنان روستایی مابودوازطرفی کارخانه هابیش ازمصرف داخلی تولیدمی کردندآن همه جوراب درداخل مصرف نمی شد آنها به این نتیجه رسیدندکه باتبلبغات وفراوانی جنس های لوکس وزینتی ذائقه مردم راتغییردهند .وبه تدریج فرهنگ ملی کشورهاکهنه شدومردم مصرف کننده کالاهای جدیدشدند.(استحمار،ص88)

ویل دورانت می نویسد:آزادی زن ازعوارض انقلاب صنعتی بود….یک قرن پیش درانگلستان کارپیداکردن برای مردان دشوارگشت امااعلانیه هاازآنان خواست تازنان وکودکان خودرابه کارخانه بفرستید.(لذات فلسفه،ص158-159)

وچنین شدکه آدمخواران صنعت اروپاترجیح دادنددوکارانجام دهند:

1-موادخام راازکشورهای استعمارشده غنیمت ببرند.

2-بجای پول به آن کشورهاکالاهای مصرفی بدهند.

وازآنجاکه حجم مصرفی این  کشورها(کشورهای تحت سلطه اروپاازجمله خاورمیانه،شرق آسیا،شمال آفریقا)نتوانست حجم انبوه تولیدات راجذب کند.آنان تصمیم گرفتندمردم راچنان مصرفی سازندکه برای خریدجنس های خارجی لوکس ازهم سبقت بگیرند.البته اجرای این نقشه باموانعی روبه روشدیکی ازموانع افرادتحصیل کرده ونسل معترض کشورهابود؛نسل فریادگربین 18تا25سال که بزرگ ترین نیروی هرقوم وقوی ترین اهرم جسمی وروحی یک ملت شمرده می شود.نسلی که هم دغدغه آزادی اجتماعی وفکری داردوهم بحران جنسی…(خودآگاهی –استحمار،ص88)

چطورمی شدآنان راآرام یاتخدیرکردتاتهدیدی برای منافع سرمایه داران نباشند؟!!!!

درچنین شرایطی فردی فرویدنام درمجامع علمی سربرافراشت وفریادزد:ای همه زنان جهان به زودی لایحه آزادی شماتصویب می شود…چرابایدمردان ازنعمت رایگان طبیعت(زن)بی بهره بمانند!!!!!آیادست آفرینش زن راباآن همه زیبایی وتوانایی دراسارت خانه وپوشش آفریده است؟!!!

بااین طرح صاحبان پول وسرمایه خودرابه پیروزی نزدیک دیدندوتصمیم گرفتندهمان اندازه که برای تولیدوصدورکالاسرمایه گذاری می کنندبرای ترویج وتثبیت نظریه آزادی جنسی هم سرمایه گذاری کنند.

وبرای رسیدن به این خواسته چندموضوع راسرلوحه کارشان قراردادند:

1-ازمیان برداشتن مرزهای اخلاقی میان زن ومرد

2-محدودیت میان زن ومردراامری برخلاف توسعه اقتصادی جلوه دادن

3-کنارگذاشتن پوشش های مذهبی،ملی ومحلی

4-زمینه سازی وسیع برای اشتغال زنان درکارخانه بانام آزادی زن

وبلاخره بعدازچندسال برنامه ریزی وسرمایه گذاری بزرگترین نیروی سدراه آنها(گروه سنی 18-25)بهترین مشتری طرح های استعماری شدند.فریفته شدن جوانان به جایی رسیدکه رئیس جمهوراسبق آمریکاکندی درشکایت ازوضع جوانان آمریکامی گوید:ازهرهفت جوانی که درآمریکابه سربازی گسیل می شود6نفرشان نالایق وسست عنصرهستندوبه نظرمن علت این فلاکت افراط درشهوترانی است که استعدادهای بدنی ودرونی آنهاراکاسته است.(خوداگاهی-استحمار،ص88)

آنهابه بهانه آزادی زن ازقیدوبندهم زنان رادربندکردندوهم مردان را،نقشه ماهرانه طرح ریزی شده بودآنهامی خواستندازنیروی مردوزن درراه سیاست های خوداستفاده کنندوبرای این کارمی بایست تنوع طلبی مردهابه ده هابرابرافزایش می یافت وزنان هم بایدطوری تربیت می شدندکه کامجویی ازانهاآسان گردد.واین شدنی نبودمگرباازبین بردن هرگونه حجاب وعامل مصونیت آوربرای زن ومحدودیت زابرای مرد.

کارخانه داران انگلیسی واروپایی باترویج نظریه فرویددومنظورداشتند:

1-بی بندوباری ومصرف گرایی راگسترش دهندونسل جوان رابه راحتی به دام بیاندازندتاجلوی اعتراضشان رابگیرند.

2-به نام آزادی زن راازخانه به کارخانه بکشندوازقدرت بدنی اوبامزدکمتر سود جویند. هم حقوق کمترمی دهندوهم ازاندام وویژگی های زنانه اودرفروش وتولیداجناس بهره ببرند.

بابیرون کشیده شدن زن هاازخانه وکاردرمراکزتولیدی نظام خانواده رامتزلزل کردندوآمارطلاق وجرایم فسادفرزندان که ازسایه پدرومادرمحروم بودندافزایش یافت سیاستمداران اروپایی ابتداخواستندازشدت این بحران کم کنندولی بعددانستندکه وجوداین اوضاع آشفته ازجنبه های دیگربه نفعشان است هرزن مطلقه چون جایگاه امن خانواده راازدست داده برای تأمین زندگی پناهگاه اقتصادی نداشته وبرای کاردربیرون ازخانه احساس نیازبیشتری می کندپس باکمترین حقوق هم دم برنمی آورد.

ازطرف دیگرفروش اجناس وقتی زنی اداره کننده فروشگاه باشدبیشترخواهدشد….

طی این نیت های شوم آمیختگی وتماس زن ومردگسترش یافت وپوشش های ملی به دورافتادتاجایی که زنان درکارخانه هابایک زیرپوش مشغول کارشدندوبسیاردلخوش بودندکه به آنهااجازه دادنددوشادوش مردهادرکارخانه هافعالیت کنند.

(تأثیرانقلاب صنعتی درتباهی زن،حجاب ابوالاعلی مودوری)

ازاین سودرشرق هنوز12سال به مرگ فرویدمانده بودکه درسال1306ش/1927م امان الله خان حاکم وقت افغانستان ازسفراروپایی خودبه کشورش بازگشت وتئوری بی حجابی زنان رادرافغانستان اعلام کرد.

سال1313ش/1934م آتاتورک نیزپس ازسفربه اروپاچنین کرد.(درترکیه حجاب راممنوع ساخت)یک سال پس ازاین درایران رضاخان درپی ملاقات باآتاتورک درترکیه فرمان کشف حجاب رادرسال 1314ش/1935م (4سال قبل ازمرگ فروید)اعلام کرد.

(برای مطالعه بیشتردراین باره رجوع کنیدبه کتاب حجاب وکشف حجاب درایران.)

این طورکه درتاریخ ثبت شده بعدازنظریه فرویدوراسل که اگربرهنگی مدروزشودزنان به امنیت وآزادی دست خواهندیافت ومردان نیزآرام می شوندغربیان هم پوشش رابرای زن منع کردندبااین وجو د،زنانشان که به سلامت روانی دست نیافتندهیچ مردانشان هم آرام ترنشدند…

واین نظریه چه بلای خانمان سوزی بود….زنان به طمع دستیابی به آزادی وآرامش بیشتردردام کارخانه داران گرفتارآمدند… به قول ویل دورانت «زن راازبندگی وجان کندن درخانه رهانیدوگرفتاربندگی وجان کندن درمغازه وکارخانه کرد»(مطهری،1388، نظام حقوق زن در اسلام، ص17) زنی که می بایست باخواستگاری وتقاضای صادقانه ازاوبخواهندتارویی نشان دهدامروزدرموقعیتی قرارگرفته که بایدخودالتماس کندتاگوشه چشمی به اوتوجه شود….وجودارزنده وپرمحبتی که یک زمان هرمردی دراه تصاحب اومی بایست به بلوغ ووارستگی می رسیدامروزتبدیل به کالای کم ارزشی گردیده که دست هرهرزه بچه ای به دامن او می رسد….

اززنی که تاحدی درکاشانه خودازآرامش نسبی وارزش برخورداربودموجودی ساختندکه فقط به این خاطرموردتوجه قرارمی گیردکه به گفته نیچه«لذت دهنده به مرداست وهیچ ارزشی ندارد»

 بااستفاده ازکتاب رازیک فریب نویسنده یوسف غلامی

 

واین نیرنگ تاریخی همچنان درحال تکرارهست….

به یک فروشنده خانم مجردباروابط عمومی بالانیازمندیم….

به یک منشی خانم باروابط عمومی بالاومسلط به کامپیوترنیازمندیم….

به یک منشی خانم جوان نیازمندیم…

به یک ویزیتورخانم جوان باروابط عمومی بالانیازمندیم….

 

تاکیدبه جوان بودن داشتن روابط عمومی بالاواغلب خانم بودن ومجردبودن کمی جای تأمل داره…کجاست تساوی حقوقی که ازش صحبت شد؟!!!کجاست امنیت وآرامش جنسی وروحی که به این وعده زن روهمچون عروسک خیمه شب بازی به دست گرفتید؟!!!!کجاهستند آن همه مدعی!!!!! آیاخداتنهاهدفش ازخلقت زن همونی بودکه اونها فهمیدند؟!!!!

 

غربیهادرزمینه شناخت طبیعت زن وچگونگی برخوردباجنس زن،دچارافراط وتفریط بوده اند.اساسانگرش غربی نسبت به زن،یک نگرش مبنی برعدم برابری وعدم تعادل است.شمابه شعارهایی که درغرب داده می شودنگاه کنید،این شعارهاپوچ است وحاکی ازواقعیت نیست.

(مقام معظم رهبری،1376،زیبایی نژاد،سبحانی،1390،صص197-200) 

فرآوری:طوفان واژه ها

 

نمایشی عمومی برفرازهوس های زودگذر....

تصویرزیباوپربهای اوبدون هیچ قدردانی ومحافظت (همچون تابلوی نقاشی پانزده میلیونی که به دست بچه های خردسال بیفتد)بدست خردسالان بی هویت تکه تکه وخط خطی می شودوازاوتنهاتصویری موهوم باقی می ماندکه دیگرهیچ سلیقه ای آن رانمی پسندد وهویتش راتمیزنمی دهد.

دراین میان آن که ازسیماواندام دلرباتری برخورداربودبازارگرم تری داشت همچنانکه بیشترآسیب دیدوسرمایه اش بیشتربه تاراج رفت….

این نمایش بی خرج وزحمت،رفته رفته تنوع طلبی مردان راصدچندان کرد.مردانی که تاپیش ازاین فقط یک همسرداشتندوازموقعیت زندگی خودوهمسرشان خرسند بودندبه گونه ای وسعت طلب وبی قیدشدندکه به چندین همسرهم بسنده نمی کنندوبه راحتی بنیان زندگی زناشویی وخانوادگی خودراازهم پاشیده وبه زنانی دیگررومی آورندوتنهارویکردشان بهره جویی هرچه افزون ترازقدرت جنسی وکسب لذت های تازه ترمی شودوچنین می شودکه مردان این عرصه باوجودآن همه زنان رهیده ازفرهنگ پوشیدگی،دیگرخودرامحدودبه یک زن نمی کنندوزیربارمسئولیت وازدواج نمی روند…..

واین واقعیت تلخ عصرماست که به اسم طرفداری ازحقوق زن، برشخصیت زن غالب شد….

 این ستم هایی که درروزگارمابه زن روامی شودرانیمی اززنان خودبوجودآورده اند…..

 

فرآوری:طوفان واژه ها(بااستفاده ازکتاب رازیک فریب نویسنده یوسف غلامی)

چراكسي پيازوسيب زميني راداخل گاوصندوق نميگذارد؟

واقعاچرا؟!!!

چراگاوصندوق جای گوجه وپیازوسیب زمینی نیست؟!! جای شکلات وآدامس نیست؟!!!!! لابدداری به تیترمتنم می خندی خوب حق داری بخندچون منم دارم می خندم :)

اماازشوخی بگذریم مگه نه اینکه گاوصندوق جای چیزهای باارزشه؟!!!

اگریه ماشین آخرین سیستم وباکلاس بخری اولین کاری که می کنی براش روکش می گیری مگه نه؟خب چرا؟!!!غیر اینکه می ترسی یه يه مردم آزار خطی بهش بندازه؟؟؟؟!!!

تاحالافکرکردی چراخونه هاتوی تمام دنیادورتادورشون دیواردارن وشبیه آلاچیق نیستندکه دوروبرش بازباشه؟اگراینطوری باشه بهترنیست؟ همه همدیگرومی بینندوتوی خصوصی ترین لحظات هم شریک می شن تصورش روبکن خیلی باحال می شه مگه نه  !!!!!

 

نه حالاکه تصورش رومی کنم می بینم زیادم خوب نیست چون اگرچیزباارزشی روبخوای پنهان کنی جایی برای پنهان کردنش نداری چون حریم نداری همه همسایه هاتوی حریمت شریکن:(

پس دیوارداشتن خونه وداشتن حریم شخصی همچین بدم نیست برای حفظ امنیت خودمون وحفظ چیزهای بارزشمون لازمه…

حالایه کشاورز رودرنظربگیرهیج کجای دنیاکسی کشاورز روبخاطراینکه دورتادورزمینش حصارکرده شماتت نمی کنه وبهش نمی گه درخت هاش رومحدودکرده… حصارداشتن دوردرخت جلوی رشددرخت رونمی گیره….درعوض همه میدونن بخاطرارزش زمین ودرخت ومحصولشه که کشاورز اینکاروکرده

بنابراين اون چیزی که ارزش داره پوشش داره…

حالابیابریم سراغ گاوصندوق خودمون ….خداییش گاوصندوق جای اشیاءباارزشه مثل طلا گفتم طلایادیه چیزی افتادم میدونی چراطلابارزشه؟!!!!!

هرجای دنیابری طلاقیمت داره وهرکی طلاداره اون روهفت جاپنهان می کنه تاازدست برددرامان بمونه….واقعاچرا؟!!! یعنی فقط بخاطرارزش مادیشه؟!!

شایداینطورباشه امامن فکرمی کنم چون طلابه سختی بدست میادبارزشه….دل کوه…. توی معدن….

برای بدست آوردن طلای ناب سختی می کشن ماآدماعادت داریم وقتی یه چیزروبه سختی بدست میاریم بیشترقدرش رومی دونیم منکه اینطوریم

 اين هاروگفتم تابگم خواهرمن بانوی سرزمین من قدرخودت روبدون وطلای درونت روبشناس تودردرون خودت گوهرنابی داری که بهت قیمت میده گوهرناب درون توحیاءست ،نجابته… شایدبگی بازم شروع شدنصیحت  نه اصلاقصدم نصیحت نیست…تااینجاکه خوندی ادامه اش روهم بخون بعدکلات روقاضی کن…

طلای درون توباعث می شه اسیرهوی وهوس مردهای هرزه نشی بازیچه خوش گذرونی هاشون نشی خودت بهترمی دونی این آدم های هرزه تایه جایی همراهت هستن خرشون ازپل گذشت دیگه نمی خوانت

میدونم دلت می خوادخوشگل کنی وخوشگل بگردی نگوکه فقط برای دل خودم اینکارومی کنم چون واقعی نیست به قول شهیدمطهری زن دنبال شکارقلب هاست اصلابخاطرهمین میل به خودنمایی که خداپوشش روعلل الخصوص برای توواجب کرده…تاازدست بردحفظ بشی….اگرقراربشه توشکارچی صدهادل بشی  بی بروبرگردجسمت هم شکار صدهامردمی شه….اون وقته که دیگه ارزش طلارونداری….چون برای بدست آوردنت سختی نمی کشن…برای حفظ کردنت خودشون روبه زحمت نمیدازن….انوقته که دیگه عشق به معنای واقعی مفهوم پیدانمی کنه همش می شه ظاهرپرستی وهواپرستی ومیل وشهوت و….

بازم میگم چیزی که ارزش داره پوشش داره…

.این همه حرفهای این واون روگوش دادی(ازلباس کوتاه ورابطه و…بدو بدوعقب نمونی ) چی شد به خواستت رسیدی؟؟آروم شدی یابیشترتشنه ای؟میدونم آروم نشدی چون هیچ دلی ازهوس آروم نمی شه!!!!!

اومدیم وفرداازدواجم کردی باهمونی که می گفت میمیره برات،عاشقته تمام تلاشش رومی کنه تاخوشبختت کنه همونیکه باهاش رویاهات روساخته بودی همونیکه عاشق خوشگلی توبود وتوروزیباترین زن عالم می دونست….فکرمی کنی این زندگی چقدردوام بیاره وقتی که با زنی ازتوخوشگل ترودلبرترروبه روبشه؟!!پس قبول کن ازدواج از روی هوی وهوس ارزشش آدم روپایین میاره ….چیزی که عوض داره گله نداره اگرتودل مرزن داری روتوی خیابون باپوششت باآهنگ صدات لرزوندی بدون یه روزی دل همسرخودت روآهنگ صدای زن دیگه رنگ موهاش وعطرتنش میلرزونه  

میخوام بدونم انوقت طاقتش روداری ببینی همسرت همونیکه می گفت توزیباترین زن عالمی حالاکنارزن زیبای دیگه ای قدم بزنه؟؟؟؟!!!!

هرچی ارزش داره پوشش داره…..

خدا قصدش ازواجب کردن حجاب نه حال گیریه نه محدودکردن تو…فقط وفقط می خواداسباب بازی دست هوی وهوس یه مشت بی غیرت نشی….

حالاخودت قضاوت کن پوشش محدودیته؟!!!یامصونیت!!!!؟؟

خواهرم بانوی نجیب سرزمین من مواظب دزدهایی که برای گوهروجودت کمین کردن باش…

به قلم:طوفان واژه ها

داستانك

دوستی رزوپیچک….

ولم کنید….دست ازسرم بردارید…اه …چقدرامرونهی…..خسته شدم بذاریدبه دردخودم بمیرم….اصلامی دونید چیه هرکاری دوست دارم انجام میدم…هرجادلم خواست می رم….باهرکی دلم خواست دوست می شم…

این سروصداهاعادی بودتوی باغ طبق معمول گل رزباباغبون دعواش شده بودولی انگاراین دفعه این دعواخیلی جدی تربودوتمومی نداشت….هرچی باغبون سعی کردگل رز ومتوجه اشتباهش كنه اون نپذيرفت که دوستی باپیچک به صلاحش نیست وعاقبت اونه که ضررمی کنه!!

قبول که نمی کردهیچ تازه دهن کجی هم می کردومی گفت من خودم شعوردارم بدوخوب روتشخیص میدم وبه وکیل وصی هم احتیاج ندارم….توخیلی سخت می گیری بااین سخت گیری هات آزادی روازماگرفتی….

باغبون باغ روترک کردتاصدای گل به گوشش نرسه…..گل رزدست بردارنبودیه بندهوارمی کشید ومی گفت باهرکی دلم خواست دوست می شم به هیچ کسم ربطی نداره ….

گل های باغ سعی کردن گل رز روآرومش کنن امافایده ای نداشت….ظاهرانمی خواست تمومش کنه….

سروصدای اون حسابی همه روخسته کرده بودکم کم همه ازکنارش پراکنده شدن تصمیم گرفتن کاری به کارش نداشته باشندتاهرکاری خواست انجام بده می گفتند سرش به گردنش ،فوقش دودش به چشم خودش میره…. سرش به سنگ می خوره برمی گرده…..تنهاباغبون بودکه ازهمه بیشترنگران گل رزبودوازراه دورتماشا می کردبه حرفهای گل هاگوش می دادوغصه می خوردومی گفت سرش به سنگ بخوره برگرده؟می گه می شه ؟اگربه قیمت ازدست دادن طراوتش باشه چی؟….می گفت واشک می ریخت….

 

 روزهامی گذشت ودوستی گل رزوپیچک عمیق ترمی شدهمه توی باغ ازعشق اون دوتاتعریف می کردن آوازه عشقشون توی کل باغ پیچیده بودخیلی هابرای تماشاشون به این طرف باغ می اومدن ….خیلی هاهم می گفتندگل رزحق داشت باغبون هم خیلی سخت می گیره…الان مدتهاست ازدوستی گل رزوپیچک می گذره هیچ اتفاقی هم نیفتاده…..

گل رزانقدرکه سرگرم عشق بازی باپیچک بودکه دیگه به هیچ چیزفکرنمی کردتمام هم وغمش این بودکه پیچک برای همیشه پیشش بمونه غافل ازاینکه هرچی پیچک بزرگ ترمی شه جابرای تنفس گل رزکمترمی شه ….

تااینکه یک روزپیچک پیشنهادی به گل رزدادوازاوخواست تااجازه بده دورساقه اش گشتی بزنه تاآسمون روبهترببینه گل رزهم که ازنیت اوبی خبربودوفکرمی کرداین خواسته ازسرعشقه اجازه داد….

پیچک بالارفت ورفت ورفت…اولش گل رزمی خندیدوکم کم که احساس خفگی کردخنده روی لبهاش خشک شدوشروع کردفریادزدن ودرخواست کمک کرد….

گل هامتوجه شدندکه صدای گل رزمیادخودشون روکه رسوندن باصحنه دلخراشی مواجه شدن….

وای خدای من….یکی به باغبون خبربده…..باغبون باصدای خسته ای گفت من همین جام…..ای کاش….

گل رزباشنیدن صدای باغبون چشم های بیجون خودش روبازکردونگاهی به باغبون انداخت وگفت:منوببخش خیلی اذیتت کردم تمام مدت می دونستم که همین جایی وصدای منومی شنوی منوبخاطراینکه حرفهات رونشنیدم وباورت نکردم ببخش….

باغبون اشک می ریخت ویک قطره اشک باغبون روی گونه گل رزریخت گل انگارکه جون تازه ای گرفته باشه دوباره چشمهاشوبازکردوگفت ای کاش عشقت روبه خودم باورمی کردم ای کاش باورمی کردم اونی که تمام این مدت عاشق من بودتوبودی نه این پیچک…ای کاش باورمی کردم مخالفتت بااین دوستی بخاطرخودم بوده نه چیزدیگه…نه سلب آزادی من…

باغبون درحالی که اشک هاشوپاک می کردگفت:هیچ باغبونی بدگلهاش رونمی خواد….

 

لحظه ای تأمل!!!

چقدرتلخ بود؟!!چرابایدسرنوشت گلی زیباوخوش عطروباطراوت که تمام وجودش عشقه ونگاه کردن بهش وجودت روپرازعشق می کنه اینطوربشه؟؟!!!!

حرفهای گل برات آشنانیست ؟!!! این روزهااین حرفهاروزیادمی شنوی….

چرافقط به ماخانم هامی گن خودت روبپوشون،مواظب باش، بااین نگرد این کاروبکن واین کارونکن….

من به اوناکاری ندارم من قوی ترازاونیم که به دام بیفتم…من محدودیت نمی خوام می خوام آزادباشم….من به خودم اطمینان دارم….

 

ای کاش باورمی کردیم حفظ حریم محرم ونامحرم وتاکیدبه رعایت حجاب فقط وفقط برای اینکه درمقابل مردان وپسران هرزه ایمن باشیم….

مگه می شه انسان بدون هیچ تجهیزاتی داخل آتیش قدم برداره وآتیش نگیره!!!!!!

قدرباغبان هاي زندگيمون روبدونيم اونهاهيچ وقت بدمارونمي خوان…

#طوفان_واژه ها