موضوع: "آلبوم تصاویر"

پتوس هم با تو حرف می زند

این پتوس است. اگر گوش شنوا، برای شنیدن و چشم بینا برای دیدن وجود داشته باشد. پتوس هم با تو حرف می زند… 

او را ببین. داخل یک شیشه، و در جای کم، با نور حداقلی ریشه می زند… صدایش را می شنوی؟ او می گوید اگر قابلیت هایت را بشناسی، هیچ چیز مانع رشد تو نخواهد شد…

این شیشه است. اگر خودت را بشناسی و به توانایی هایی که داری باور داشته باشی، در دل صخره، وسط دریا هم می توانی سنگ را بشکافی و رشد کنی و سرسبزیت را به رخ دیگران بکشی…

فقط یادت نرود، توانایی هایت از خودت نیست. آن کس که تو را آفرید،قابلیت هایی در وجودت قرار داده است. تا تو به هرآنچه می خواهی برسی… 

اینجاست که خداوند می فرماید:

«وَسَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مِنْهُ ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ» جاثیه/13

عباس است و خون علیست در رگ او...

امام او را در آغوش گرفت. تن عباس بوی رمضان بیست سال پیش را می داد……
آن هنگام که قول دفاع از حریم ولایت را به پدر داد ودستان برادر را به گرمی فشرد. عباس همان عباس بود.طی این بیست سال هیچ چیز اورا تغییرنداد.ولحظه ای دست از دفاع و اطاعت مولایش بر نداشت. گویا تولد او در چهارم شعبان باتوجه به تولد امام حسین (علیه السلام) در سوم شعبان، قلم تقدیر است. که پیروی عباس را از حسین رقم بزند. چرا که همیشه چهار پیرو سه است.
امام می دانست دل در دل عباس نیست. بیش از این نمی تواند به میدان رفتنش را به تاخیر بیندازد. دستان عباس را گرفت و لحظه ای در چشمان او خیره ماند. عباس به رسم ادب نگاه از چشمان مولایش بر داشت وسرش را پایین آورد. اشک در چشمان امام حلقه زد،گویی حوادث چندی بعد را مرور می کند…
وداع آخر، داغ برادر،بی تابی کودکان نینوا، ناله های بی محابا ومیدانی که بازگشتی ندارد.
عباس است وخون علیست در رگ او.تاب دیدن این همه فشار را برخاندان پیامبرص ندارد. مگر عباس نباشد که کودکان حرم ندای العطش سر بدهند.
اذن رفتن به میدان می خواهد تاصف دشمن را بشکافد.امام با اشک برخواسته اش مهر تایید می نهد. صدای ناله زینب س و دیگر زنان حرم بلند می شود. امام به همراه عباس بن علی علیه السلام از خیمه خارج می شوند. عباس آخرین نگاهش را به مولایش گره می زند. گویی می خواهد در این لحظات آخر چشمانش هم پر از نور ولایت شود مانند قلبش.
تکبیرگویان به دل فرات می زند.همچون شیری که در بیشه زار در پی طعمه باشد. کسی را یارای مقاومت در مقابلش نبود.به فرات می رسد. تشنه است. مشتی آب برمیدارد به لب که نزدیک می کند به یاد لب تشنه مولایش حیا می کنداز خوردنش.
مشک را پر می کند وبه راه می افتد. دشمن او را محاصره می کند. می خواهند مانع رسیدن اب به خیمه حسین شوند.  تشنگی و خستگی امان سقا را بریده. اما کوتاه آمدن در مقابل ظلم در مرام اولاد علی نیست. بستن اب بر روی هر جنبنده ای ظلم است چه برسد به بستن آب بر اولاد پیامبر. ظلمی که باید پایان داده شود.
عباس می غرد،وبه دل لشگر دشمن می زند. با هر چرخش عباس در میدان نبرد لرزه به جان دشمن می افتد.
لشگری از تیرها او را نشانه می گیرد.برخی به زمین،برخی به درون فرات، برخی هم در زره او لانه می کنند. می داند که آنها مشک را نشانه گرفته اند. مشک را به خود نزدیک می کند. وبه سوی خیمه امام می تازد.تمام هدف عباس مشکی است که باید برساند ولو به قیمت جانش.
دشمن هدفش را می داند، محاصره را تنگ تر می کنند.دو دستش را هدف می گیرند. مشک را به دندان می گیرد، برق امید در چشمانش هویداست. هنوز امید دارد که مشک را به خیمه برساند.
گویی دشمن برق چشمانش را دید که از چشمانش هم نگذشت.عباس همچنان دلخوش است که مشک فعلا سالم است. مشک را هدف می گیرند. همزمان با سر ریز شدن اب، ناله العطش طفلان حسین در گوشش می پیچد. دیگر طاقت ندارد. آرزو می کند فرشته مرگ هرچه زودتر او را در بر بگیرد. در همان لحظه تعادلش را ازدست می دهد. از اسب با صورت به زمین می خورد.عمود خیمه حسین به زمین افتاد. الله اکبر، دشمن هروله می کند. از شوق زمین خوردن او پایکوبی به راه میندازند.
عباس بود، کم حریفی نبود آخر!!
امام به دل دشمن می زد. آن حرام لقمه هارا از برادر دور می کند. خود را به برادر می رساند. سرش را در آغوش می گیرد در حالی که دست دیگرش به کمرش بود می گوید کمرم شکست، امیدم ناامید شد…
خبرشهادت عباس به خیمه ها رسید. دشمن از بی یاوری حسین ذوق مرگ شده است. واهل حرم ناله وامصیبتا سرمی دهند، دیگر سپاه حسین سپهسالار ندارد. دیگر کسی نیست تا برای زینب  پایش را پل کند تا سوار بر مرکب  شود!! دشمن خیالش آسوده شده، وقتش رسیده تابرای خیمه ها نقشه بکشد. در لشکرشان برسر قناعم خیام حسین ولوله ای برپاست.
کودکان انگشت حسرت بردهان می گزند.می گویند ای کاش آب نمی خواستیم ای کاش عمود برگرده!!
گویا از نگاه هیز و دندان تیز دشمن فهمیده بودند چه چیز انتظارشان را می کشد!!!
آجرک الله یا صاحب الزمان (عج)

#به_قلم_طوفان_واژه_ها

مَحرَم اسرار می آید

مُحَرَم هرحرفش یک نشانه است. یک کلمه است، وهزاران حرف نگفته و زخمی که سالهاست التیامی نداشته!!یک کلمه است.امامَحرَم اسراراست.درهر حرفش سری نهفته است.

م :بیانگرمظلومیت است.

ح :نشان ازحَرم وحریم دارد.

ر:بیانگر راضی به رضای خدابودن،قدم اول بندگیست.

م:معنویتی سرشار ازعشق الهی. که در تکه تکه های اجسادشهدا،وآن همه مصایب! تنها زیبایی می بیند.

مُحَرم سری از اسرار حسین بن علی(علیه السلام) درسینه دارد. حسینی که پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم)بر گردنش بوسه می زد.و او وبرادرش را سرور جوانان اهل بهشت می خواند. 

به راستی چه چیز حسین(علیه السلام)را به قتلگاه برد؟ چه چیزدستانی را که روزی به قصدبیعت باخاندان رسول الله(صلی الله علیه وآله وسلم) بلندشده بود.به مشتی گره کرده حاوی سنگ وکلوخ تبدیل کرد؟!! چه اندیشه ای درکاربود که بعدازچند دهه خاندان رسول الله را خارجی خواندند؟!! 

مُحَرم که می شود،همه جا حرف ازاین است اگر آن موقع مابودیم چنین وچنان نمی شد!! اگرما بودیم امام به قتلگاه نمی رفت!! اگرما بودیم حتما یاریش می کردیم!! 

این نشان از محبت مابه اهل بیت(علیه السلام) خصوصا به سالارشهیدان است.اماحواسمان هست ادعای سنگینی است! آنانکه جلوی امام  حسین(علیه السلام) صف کشیدند.هم ایشان را دوست داشتند. هم به جایگاهشان واقف بودند، امابرسردوراهی که قرار گرفتندیک طرف خط ومعیارامام وطرف دیگر، پول ومقام وشهرت و…بود، لغزیدند!!

ماچگونه عمل خواهیم کرد؟ این روزها که مسلم زمانه برای دعوت مردم به بیعت امام زمانش درمیان مردم است. ما بامسلم چگونه برخوردمی کنیم؟! 

به همت سرسپردگان داخلی ودشمنان خارجی آماج مشکلات برسرمان هوارشده! دراین مدت چه کردیم!!  عده ای همچون زمان امام علی (علیه السلام) آن زمان که درتلاش بودند زمینه صلح بامعاویه رافراهم کنند. مدام می گفتند مردم ازجنگ خسته اند!! نیازبه تجدید قوا داریم!! مردم مشکلات دارند نیازبه رسیدگی داریم!! اگرصلح کنیم تمام مشکلات حل می شود!! وبعداز صلح که معاویه به هیچ کدام ازوعده هایش عمل نکرد باز مدعی شدند!!! و دم ازکفر علی(علیه السلام) زدند!!

امروزهم ماگرفتارهمین جماعتیم. جماعتی که از کربلا درس مذاکره می گیرند.وباآشفته کردن اذهان مردم، ایجاد دودستگی،ایجادانواع حواشی با برهم زدن وضع بازار،یک روز#احتکار روزبعد#اختلاس و… دراوج زمانیکه جوانان غیرتمند این سرزمین درپی طراحی موشک برای حفظ امنیتمان هستند. مردم در تهیه پوشک عاجز می مانند. دغدغه مان را ازموشک به پوشک می رسانند؛تا آخرین حربه های خود را برای زمینه سازی بیعت دوباره بامعاویه زمان فراهم کنند.

مردم بدانید که آنها این بارمی خواهند از درشما واردشوند.شمارا به تنگ بیاورند.تا امام امت رامجبور به صلح کنید. مدام درگوشتان می خوانند که اگرفلان چیز تصویب شود ارز فلان قدر می شود. اگربهمان تصویب شود وضع اقتصادی فلان می شود. همه این ها فریب خورده های معاویه زمانند. آنها به وعده حکومت ری این چنین درمقابل شما صف آرایی کردند. که اگر هوشیار نباشیدو نباشیم همین جماعت کربلایی دیگر رقم خواهندزد.

بیدارباشیم تا کربلایی دیگر تکرارنشود.

بصیرت سیاسی خودرا بالاببریم ودرگیرحواشی های دشمنان نشویم. مردم کوفه درگیر حواشی(ترس از ابن زیادشدند )وفریب سکه ها و وعده های اورا خوردند. وامامی را که خود دعوت کرده بودند با دستان خود به قتلگاه بردند!!!

ازحریم مُحَرم مَحرَم اسرارش شویم تامتوجه شویم چه سری درآن نهفته است.

اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا

#به_قلم_طوفان_واژه_ها

به خیمه امام زمان(عج) خوش آمدی!

همین اول راهی تکلیف خودت راباخودت روشن کن، ببین چندچندی!
طلبه شدی که چه بشود؟ دنیایت راآباد کنی؟ یافقط به فکرآبادانی آخرتت هستی؟
یا هردو رامی خواهی؟
چشمی درتاریخ بچرخان وببین کسانی راکه یکی رامی خواستندیا دنیا یا آخرت !! روزگارچگونه برآنها گذشت!

آن مردی راکه برای رفع نیاز های خود هیچ تلاشی نمی کرد وروزوشب عبادت می کرد راببین! اوبه دنبال آخرت بود. فکرمی کرد اینگونه آبادمی شود!
دیگری راببین؟ کسی که برای رسیدن به دنیا حاضرمی شود دستان امام زمانش راببندد! برویش شمشیرمی کشد! و اورا به شهادت می رساند!

وچه بسا درهمان بحبوحه نزاع برسر دنیا یا اخرت عده ای بودندزیرک، که هردو را می خواستند. همراه امام زمانشان شدند. به ندایش لبیک گفتند. دنیایشان را با او ساختند تا در آخرت آنچه دردنیا کاشتند درو کنند.

یقین داشتند هرآنچه امام شان به عنوان راهنمای مسیرزندگی بگوید قطعا به سودشان خواهدبود. آنها باخدا وارد معامله شدند وچه خوب تجارتی کردند!
ازتاریخ عبرت بگیر! نگاه کن باخودت چندچندی؟
کدام رامی خواهی؟
ازکدام دسته ای؟
در روزی به حوزه قدم گذاشته ای که ماه محرم است!
گویا قرار است ازکربلا بگذری وپیامش را برسانی؟
آیاحاضرهستی به ندای هل من ناصر ینصرنی مولا لبیک بگویی؟
آیا آماده ای همچون 72تن باشی وآنگونه عمل کنی؟ دنیاوآخرتت درامام زمانت خلاصه شود!

اصلا امام زمانه ات رامی شناسی؟
میدانی دراین جنگ روانی به اوچه می گذرد؟
آماده ای جز313 نفرباشی ویاریش دهی؟ برای اینکه کربلایی دیگر اتفاق نیفتدچه می کنی؟
می توانی برای کسب رضایت امام زمانه ات ازتعلقاتت بگذری؟

هرگاه پاسخی درخور این سوالات داشتی لبخند بزن بانو…
به خیمه حجه بن الحسن (عج) خوش آمدی!
طلبه شدنت مبارک.
دعای امام زمان(عج) بدرقه راهت…

#تولیدی

#به_قلم_خودم

#سال_تحصیلی_مصادف_بامحرم

#تبریک_سال_تحصیلی_جدید_به_طلاب_جدیدالورود

#به_قلم_طوفان_واژه_ها

نماهنگ کاسه شیر

?فایل تصویری

یتیماباظرف شیر
             ساکتن و سربه زیر?

?شهادت مولای متقیان امیرالمومنین علی(علیه السلام) روخدمت شمامحبین وشیعیان واقعی آن حضرت تسلیت عرض می کنم?

الحمدلله الذی جعلنامن المتمسکین بولایه علی بن ابی طالب(علیه السلام)?

??????

1 2