ایستگاه آخر

هوابس ناجوانمردانه سردبود.پنجره ماشین رابالاآوردم تابلکه کمی از سوز هوا کم شود.باران می باریدوبه سختی می شدرانندگی کرد.جاده شلوغ بود.بعضی بااحتیاط می راندندوبعضی درسبقت گرفتن ازهم سرازپانمی شناختند.

رقص ماشین هادرآن هوا دیدنی بود. ازچپ وراست ماشین می بارید.جاده تنگ،مانع حرکت می شد.بوق ها بلندمی شد. در آن بین لایی کشیدن یکی ازماشین ها توجهم راجلب کرد. روی چهارچرخش بند نبود. هرلحظه به سمتی میرفت.گویا تمام هم وغمّش را گذاشته هرطور شده خود رابه مقصدبرساند!

ذهنم درگیرشد.چقدراین جاده شبیه دنیای ما آدم هاست. وماشین های آن حکایت ازحال وهوای ما دارد.گاهی چه چاله هایی که درسر راهمان قرارنمی گیرد.که هربارهنگام گذر ازآن دچارچنان دست اندازی می شویم که تامدتی چهارستون تنمان دردمی گیرد. 

وچه بسیارزمانی که برای رسیدن به اهدافمان حتی حاضریم از روی هم رد شویم.آخرین باری که کسی وسط زندگیمان لایی کشیده کی بود؟! ما در برخورد با او چگونه بودیم؟! دربرخورد باطوفان های زندگی چه کردیم،که هربار خواسته یاناخواسته فصل های مختلف زندگیمان را ازبهار به تابستان وخزان می کشانند! آیا توانسته ایم  چنان راننده ای ماهرباشیم که درسخت ترین شرایط خود ومسافرینش رابه سلامت به مقصد می رساند؟!! 

تعدادسوالات زیادبود وفرصت کم. ایستگاه آخر نزدیک است. برای یافتن پاسخ وقت کم است. ای کاش زمان را مدیریت می کردم.

#طوفان_واژه_ها

  • 5 stars
    مغــز نوشتـــ
    نظر از: مغــز نوشتـــ
    1397/08/09 @ 08:57:12 ق.ظ

    مغــز نوشتـــ [بازدید کننده] 

    و گاه چه تلخ ایستگاهی است ایستگاه آخر

  • 5 stars
    نظر از: سونیا سجادی
    1397/08/02 @ 04:12:36 ق.ظ

    سونیا سجادی [عضو] 

    سلام طوفان ولژه ها الان درست تو یکی از همون لحطات سختم که گفتی

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.